به معنی جشن مهر که یکی از مراسم اصیل ایرانی بوده و با اعتدال پاییزی پیوند خورده است. این جشن در روزهای آغازین فصل زیبای پاییز برگزار می شود و جندین روز به طول می انجامد.
استان خراسان در قرن های گذشته این جشن را با نام سرمیزو یا جشن سر برج میزان برگزار می کرده است.
نخستین معیار سنجش این جشن همان زمان برابری شب روز یا اعتدال پاییزی بوده که در طول زمان براساس معیارها و ابزارهای سنجش زمان در مکان های مختلف زمان جشن تغییراتی داشته به طوریکه امروزه نزد زرتشتیان ایران زمین 10 روز از ماه مهر برگزار می شود. در بین مردم خونگرم خراسان جنوبی جشن مهرگان اول مهر و بین قوم لر روز 7 مهرماه برگزار می شود. این جشن اصیل و قدیمی حتی در جوامع ایرانی خارج از ایران هم برگزار می شود.
سفارش انواع سالنامه 1403 و تقویم رومیزی 1403 در واحد سالنامه برگ
ریشهشناسی مهرگان
ریشه و اساس کلمه مهر برمی گردد به واژه مشترک بین هند و ایران (میارا) این واژه در کتاب اوستا به صورت کلمه ایزد میترا به کار رفته است. مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت» است و ضد دروغ، دروغ گویی، پیمانشکنی و نامهربانی کردن است. با توجه به بند ۱۱۶ مهر یشت:
… مهر میان دو برادر نود و میان پدر و پسر صد درجه است و میان پیروان ده هزار درجه است.
برخی از صاحب نظران واژه مهر را عشق و دوستی معنا می کنند نه به معنای پیمان و قرارداد زیرا آنچه که در بین روابط خانوادگی جریان و معنا دارد عشق و دوستی است نه پیمان و قرارداد. مهر به معنای فروغ و روشنایی و خورشید نیز به کار رفته است، در نخستین قرن میلادی میترائیسم در سراسر روم گسترش یافت و نقش نگارههای برجامانده تأکیدی از گسترش این آیین دارد. برخی از این نگارهای به جا مانده نوشتهای دارند با عنوان «sol invictus» به معنای «خورشید همواره پیروز». این نوشته به معنی دیگری از مهر یا میترا، «خورشید» تاکید میکند.
هاشم رضی ایرانشناس و مترجم ایرانی واژه «گان» را پسوندی میداند برابر با معنی جشن؛ بنابراین میتوان این جشن را «جشن مهر» یا «مهرگان» نامید. ولی این گفته برخلاف ادبیات کلاسیک فارسی است که در آن بیشتر شاعران از رودکی، پدر شعر فارسی تا دیگران عبارت «جشن مهرگان» را به کار بردهاند.
در زمان های قدیم مهرگان با نام بغ یادی، بگ یادی bāgayādi به کار میرفتهاست، بر این اساس برخی بخش نخست این نام را baga بغ، خدا و بخش دوم را yāda ستایش و در کل به معنی «خدایان ستایش» میدانند. میترا در میان ایرانیان با لقب «بغ» بیان شده، به همین جهت احتمال اینکه منظور از «بغ» در بخش نخست واژه همان «میترا» و احتمال اینکه بخش دوم صورت صرف شده از yad به معنی «جشن» باشد در مجموع میتوان آن را «جشن بغ»، «جشن میترا» یا «جشن مهر» ترجمه کرد.
تاریخچه
تاریخچه جشن مهرگان به هزاره دوم قبل از میلاد بر می گردد و بیشتر از 4000 سال قدمت دارد. دیرینگی این جشن دست کم تا دوران شاهان باستانی و بزرگی چون فریدون بازمیگردد. شاعر بزرگ فردوسی در شاهنامه به وضوح به کهن بودن و پیدایش این جشن در زمان پادشاه فریدون اشاره کرده است.
به روز خجسته سَرِ مهر ماه به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوریها بپرداختند به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام گرفتند هر یک ز یاقوت جام
میِ روشن و چهرهٔ شاه نو جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست تنآسانی و خوردن آیین اوست
اگر یادگارست ازو ماه و مهر بکوش و به رنج ایچ منمای چهر
قبل از قوم هخامنشیان جشن مهرگان بغ یادی، بگ یادی (bāgayādi) یاد خدا – سپاسگزاری از خدا» نام داشت. بغداد (خدا آن را داده) نام باغی در نزدیکی تیسفون پایتخت اشکانیان و ساسانیان بود که بعدها به شهر تبدیل شد، نام شهر بغداد کنونی برگرفته از همین نام پارسی است. براساس متون اوستا (کتاب مقدس زرتشتیان)، تقویم ایرانیان قبل از هخامنشیان دارای دو فصل تابستان و زمستان است که نوروز جشن آغاز سال جدید و فصل تابستان و مهرگان جشن آغاز نیمه دوم سال و فصل زمستان بودهاست.
برای نمونه ناصرخسرو در این بیت هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند:
نوروز به از مهرگان، گرچه هر دو زمانند، اعتدالی
آیینهای مهرگان
اینطور که از مجموع منابع موجود، مانند نگاره ها و متون باستانی و نوشتههای مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی (مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث،…) و نیز آثار شاعران و ادیبان (مانند جاحظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعد سلمان،…) دریافته میشود، مردمان آن زمان در این روز تا حد امکان با جامههای ارغوانی (یا دست کم با آرایههای ارغوانی) در این گردهمایی حضور پیدا می کردنند در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش» یا به قول امروزی ها ، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشتهاند. این شادباشها را معمولاً با بویی خوش همراه میساخته و در پارچه ای زیبا میپیچیدهاند.
در میان سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل «همیشه شکفته» مینهادند و اطراف آن را با گلهای دیگر زینت می بخشیدند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بودهاست یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند بوده است.
در اطراف این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز گذاشتند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
دیگر خوراکیهای سفره مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم میشد و همه حضوریافتگان در جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از ترکیب آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. که غلهها از حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن تهیه شده بود. دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوشی مانند گلاب.
حضوریافتگان در جشن مهرگان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند). شعلههای آتشدانی که در آنها گیاهان خوشبویی
(مانند اسپند و زعفران و عنبر) برافروخته و پذیرای میشدند و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشدند.
از آنجا که نشانههای بسیاری، همچون تندیسها، کتیبه ها و سنگنگارهها (از جمله نگارههای میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهرگان در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت میکند؛ بعید نیست که «سماع» های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشتهای میترایی باشد.
در پایان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود که بهطور دستهجمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند.
زمان مهرگان
مردم ایران از هزاره دوم پیش از میلاد تا به امروز 10 روز از ماه مهر که آغاز پاییز می باشد را جشن میگیرند. مهرگان نیز همانند نوروز با آیین خاص و آداب و رسوم ویژه برگزار میشود. کلمه مهر یا میترا با خدای خورشید پیوند دارد که در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت» است و ضد دروغ، دروغگویی، پیمانشکنی و نامهربانی کردن است.
فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی است که به انسان ارزانی داشته و استوار کردن دوستیها و مهرورزی میان انسانهاست.
لازم است ذکر شود این جشن در میان مردم قوم لر به مهرجون معروف است. امروزه این جشن در دهم مهر ماه برگزار میشود. در حالیکه در میان مردم لر روز ۷ مهرماه این جشن برگزار می شود. با این حال در تمام ادیان و قومیت ها چند نفر هستند که از ایرانشناسان آن را نادرست میدانند.
البته همانگونه که در گزارش فردوسی دیده میشود، زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر یا سَر ماه مهر و ابتدای فصل پاییز بودهاست و این شیوه دست کم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشتهاست. منسوب دانستن جشن مهرگان به نخستین روز ماه مهر در آثار دیگر ادبیات فارسی نیز دیده شدهاست.
دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دورههایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بودهاست و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کردهاند.
تثبیتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاییزی با نظام زندگیِ مبتنی بر کشاورزیِ ایرانیان بستگیِ کامل داشت. میدانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه میپذیرد. قاعدهای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشنهای فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار میشود.
در این جشنها گاه ترانههایی نیز خوانده میشود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره می شود. شاید بتوان شیوه سال تحصیلیِ امروزی را باقیمانده گاهشماری کهن میترایی
مهری دانست. امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سالِ وَرز» در تقویم محلی کردان مُـکریِ مهاباد و طایفههای کردان شُکری باقیماندهاست. همچنین در تقویم محلی پامیر در تاجیکستان (به ویژه در دو ناحیه «وَنج» و «خوف») از نخستین روز پاییز با نام «نوروز پاییزی/ نوروز تیرَماه» یاد میکنند. در ادبیات فارسی (از جمله شاهنامه فردوسی) و امروزه در میان مردمان آسیای میانه و شمال افغانستان، فصل پاییز را «تیرَماه» مینامند.
بر اساس آنچه در تاریخ و فلسفه و زمان مهرگان گفته شده می توان گفت مهرگان دارای سه بعد :
– خورشیدی یا طبیعی،
– اسطورهای
– دینی است.
موسیقی مهرگان
گمان میرود در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژهای نواخته میشده که اکنون از آن آگاهی نداریم. همچنین در کتاب «موسیقی کبیر» ابونصر فارابی، مقام یازدهم با نام مهرگان ثبت شدهاست، و نیز نظامی گنجوی در منظومه خسرو و شیرین نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را «مهرگانی» نوشته است.
حتی از بزرگان ایرانی بودند کسانی که موسیقی مهرگانی را در دسته لحنهای موسیقی سنتی ایرانی اورده اند.
مهرگان در زمان حاضر
بهرام فره وشی از برگزاری جشن مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان استان یزد و کرمان و نیز ” از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد، برای خدای منان خبر میدهد. تا سی سال پیش، زرتشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را قربانی و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، به یادمانی از مردگان میپختند.
جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سالها در دهم یا شانزدهم مهر (مهرگان) برگزار میشد.
زمان برگزاری آیین قالی شویان در استان مشهد شهرستان اردهال را نویسنده بزرگ جلال آل احمد، با مهرگان هم پیوند میداند. صدرالدین عینی در یادداشتها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد میکند که هر سال در ماه میزان برگزار میشد. جشنی که میتواند، با همهً دگرگونیها، بازماندهً جشن مهرگان باشد.
برخی انجمنها و نهادهای مردمی و غیردولتی نیز تلاش میکنند این جشن بزرگ را زنده گردانند.